انصاف در آرای دیوان بین المللی دادگستری

thesis
abstract

چکیده تمام نظامهای حقوقی دنیا جهت حل وفصل اختلافات حقوقی نیازبه ابزارهایی بنام قواعد حقوقی دارند،وقتی دعوی واختلافی مطرح می گردد این ابزارها به کمک مراجع حل اختلاف آمده و آنها را در مسیر حل وفصل اختلاف یاری می نمایند. این قواعد حقوقی باید بتواند در حل و فصل اختلافات زمینه بروز و ظهور عدالت رافراهم آورند. اما عدالتی که از بکار گیری این قواعد ممکن است حاصل آید عدالت حقوقی است ، حال آن که عدالتی که باید مد نظر تمام نظا مهای حقوقی باشد عدالت حقیقی است ، که از آن به عنوان روح حقوق یاد می شود . واقعیت این است که قواعد حقوقی، کلی وعام ، وگاه مجمل وناقص هستند و نمی توانند عدالت کامل را برقرار سازند. برای این که بتوان به این مهم دست یافت باید به دنبال ابزاری بود تا بتوان قواعد حقوقی را تکمیل یا تعدیل نمود و از آن طریق عدالت حقوقی را اصلاح و به عدالت حقیقی رهنمون ساخت. ابزاری که می تواند دراین راستا به مدد نظامهــــای حقوقی بیاید ((انصاف)) است . دیوان بین المللی دادگستری نیز به عنوان رکن قضایی سازمان ملل متحد ازاین امر مستثنی نبوده و اشاره به انصاف در اساسنامه دیوان ، همین طور اشاره دیوان به انصاف در برخی از آراء و نظریات خود نشان از این امر دارد که ، قصد براجرای عدالتی است که مبتنی برانصاف است و حاکی از اهتمام این مرجع بین المللی در برقراری عدالت است. اما باید توجه نمود که دیوان دراین مسیر بدون یاری گرفتن از مفهوم انصاف نخواهد توانست به هدف نهایی خود نایل آید. چرا که ازیک طرف اختلافات بین المللی روز به روز پیچیده تر شده و از تنوع خاص خود برخوردارگردیده است که اعمال مقررات موضوعه موجود برای حل دعاوی مطروحه بعضا" عادلانه تشخیص داده نمی شود، ازطرف دیگر، پیشرفتهای سریع علمی و تکنولوژی و به تبع آن حدوث وقایعی که درپرتو این پیشرفتها بروز می نماید، انعطاف بیشتری از حقوق بین الملل را انتظار دارد تا بتواند خودرا با این پیشرفتها همراه وهماهنگ نماید ، که این مهم در سایه کاربرد انصاف ممکن خواهد شد . دراین نوشتار قصدبراین است که درمرحله نخست ضمن کنکاش وبررسی منابع حقوق ، بویژه حقوق بین الملل ،به جایگاه انصاف درمیان این منابع پرداخته و آشنایی اولیه با این مفهوم ایجاد گردد. سپس با بررسی نقش آن در حل وفصل اختلافات بین المللی به همراه کندو کاو در میان آراء و نظریاتی که دیوان در آنها به صورت مستقیم یا ضمنی به این مفهوم اشاره کرده ، به این مسئله پرداخت که دیوان بین المللی دادگستری در راستای رسالت خطیرخود در برقراری عدالت به عنوان پیش زمینه ی صلح و امنیت بین المللی وهمچنین توسعه حقوق بین الملل وتضمین وتوسعه حقوق بشر ، از این مفهوم استفاده به عمل آورده است . ودر کل اینگونه می توان بیان نمود که قصد براین است که مفهوم انصاف در حل وفصل اختلافات بین المللی، از دیدگاه آراء ونظریات دیوان بین المللی دادگستری مورد بررسی قرار گیرد و به این نتیجه رسیده شود که دیوان بین المللی دادگستری می تواند با بها دادن به انصاف در حل اختلافات بین المللی ، عدالت را در حقوق بین الملل امروزی نهادینه نماید. چرا که مشترکاتی در میان مخالفان و موافقان کاربرد انصاف می توان یافت که با تقویت این اشتراکات و بالنده نمودن آنها و کاستن از تمایزات می توان زمینه کاربرد و حضور و نفوذ موثر این مفهوم را در صدورآرای دیوان بیش از پیش مهیا نمودو موجبات اقبال بیشتر تابعان حقوق بین الملل را درمراجعه به دیوان جهت حل اختلافات و دعاوی احتمالی را فرهم آورد و به این وسیله به رسالت اصلی دیوان در توسعه حقوق بین الملل وتضمین وتوسعه حقوق بشر و همین طورحفظ نظم وامنیت بین المللی ، عینیت بخشید. واژگان کلیدی : حقوق بین الملل – دیوان بین المللی دادگستری – عدالت – انصاف

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

قلمرو محفوظ در آرای دیوان بین المللی دادگستری

اینکه هیچ موضوعی را نمیتوان به طور قطع و دائمی داخل در قلم رو محفوظ جای داد،مقبولیتی گسترده یافته است. دیوان بین المللی دادگستری در مرحله رسیدگی صلاحیتی یا ماهویبه کرات با ادعای قلمرو محفوظ مواجه بوده است. معیار دیوان در برابر این قبیل ادعاها استناد بهصرفاً » رویه سلف خود است که در قضیه فرمان های منتشره در تونس و مراکش میگوید عبارتشامل مواردی است که اصولاً به موجب حقوق بین الملل تنظیم « داخل در ق...

full text

قلمرو محفوظ در آرای دیوان بین المللی دادگستری

اینکه هیچ موضوعی را نمیتوان به طور قطع و دائمی داخل در قلم رو محفوظ جای داد،مقبولیتی گسترده یافته است. دیوان بین المللی دادگستری در مرحله رسیدگی صلاحیتی یا ماهویبه کرات با ادعای قلمرو محفوظ مواجه بوده است. معیار دیوان در برابر این قبیل ادعاها استناد بهصرفاً » رویه سلف خود است که در قضیه فرمان های منتشره در تونس و مراکش میگوید عبارتشامل مواردی است که اصولاً به موجب حقوق بین الملل تنظیم « داخل در ق...

full text

جایگاه اصول کلی حقوقی در آرای دیوان بین المللی دادگستری

هیچ نظام حقوقی بدون اصول کلی قابل تصور نیست. این اصول نه تنها در حقوق داخلی، بلکه در حقوق بین الملل نیز جایگاهی ویژه دارد. حتی اگر در مادۀ 38 اساسنامۀ دیوان بین المللی دادگستری، اصول کلی حقوقی به عنوان منبع حقوق بین الملل ذکر نمی شد، باز هم قابلیت استناد داشت. این اصول صرفنظر از قواعد عرفی و قراردادی بین المللی، خود یک منبع مستقل حقوق بین الملل به شمار می آید. تحلیل عملکرد دیوان در اعمال اصول ک...

full text

اجرای تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری

بعد از پایان یافتن جنگ جهانی دوم و انحلال دیوان دائمی بین المللی دادگستری در سال 1346، محکمه جدیدی به نام دیوان بین المللی دادگستری بر اساس منشورملل متحد، پا به عرصه حیات نهاد که به عنوان ارگان اصلی ملل متحد، مسؤلیت حل و فصل قضائی اختلافات بین المللی را بر عهده دارد. آ نچه قابل ذکر است اینکه دیوان جدید در طول حیات خود، با موارد متعددی از عدم پذیرش احکام قضائی خود در عرصه ی بین المللی مواجه شده ...

full text

نقش دیوان بین المللی دادگستری در توسعه حقوق بین الملل

چکیده ادعای ایجاد قاعده‌ی حقوقی و توسعه حقوق بین­الملل از سوی دیوان بین­المللی شاید گزاف بنظر آید. زیرا علی‌القاعده دیوان بین‌المللی دادگستری باید اختلاف‌های بین دولت‌ها را طبق حقوق بین‌الملل حل‌وفصل کرده و در صورت خلأ قانونی از صدور رأی اجتناب کند. ولی دیوان فراتر از حل اختلاف، از طریق ایجاد رویه‌ی قضایی، در توسعه‌ی حقوق بین‌الملل مشارکت دارد. "توسعه" مفهومی است که تغییر و نوآوری را در خود دار...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی

Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023